کد مطلب:298716 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:234

ریشه ی پیدایش احزاب در مدینة النبی


ریشه ی پیدایش احزاب در مدینه را شاید بتوان در سال دهم هجرت خصوصاً پس از واقعه ی تاریخی غدیرخم جستجو كرد. [1] در این روز انتصاب حضرت علی علیه السلام به مقام ولایت و خلافت، گروهها و افرادی كه هنوز ویژگی های نظام قبیله ای در ذهن آنها زنده بود را ناخشنود ساخت.

پیامبر اكرم صلی اللَّه علیه و آله از وجود چنین جریانهای فكری كه در حال تجلی بود آگاه بودند، چنانكه «ابومُوَیهه» غلام پیامبر گوید: «شبی پیامبر اكرم صلی اللَّه علیه و آله به من گفت، كه از جانب خداوند امر شده است برای اهل بقیع طلب آمرزش كنم، تو نیز با من


همراه شو، چون پیامبر گرامی به بقیع رسید، برای اهل بقیع طلب مغفرت نمود و بر آنها درود گفت و فرمود: «گوارا بادتان این خموشی كه زمان فتنه و شورش رسیده و شما آسوده هستید»، [2] و «فتنه ها مانند پاره های تاریكی شب پیاپی می رسد و هر فتنه كه می رسد از اول بدتر و سیاهتر است». [3] .

هم چنین از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله در اواخر عمرش بارها شنیده می شد كه می فرمود: «سَتَفْرَقُ اُمَّتی عَلی ثلاثَ و سَبعَین فرقه، فرقة ناجیة والباقونَ فیِ الْنار». [4] «عنقریب امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهند شد، تنها یك فرقه رستگارند و بقیه در آتش خواهند بود». [5] .

به روایت اهل شیعه، چون بیماری رسول اكرم شدید شد، جماعت انصار به دیدارش آمده بودند پیامبر علی بن ابی طالب علیه السلام را طلبید و به كمك او و عباس وارد مسجد شد و خطبه ایراد كرد و برای بار دیگر به مردم فرمود: من در میان شما دو چیز نفیس و گرانبها كه یكی كتاب خدا و دیگری اهل بیت من می باشد، می گذارم، هرگاه كسی آنها را ضایع كند خداوند متعال او را ضایع خواهد كرد چیزی به آنها نیاموزید كه ایشان از شما داناترند. [6] .

با وجود این به دو مسأله ی جانشینی پیامبر، در آخرین روزهای حیات وی، به صورت بحرانی پیچیده در میان سران و اصحاب برجسته و كارگزاران اصلی


سیاست فردا، و حتی در رابطه میان اینان با شخص پیامبر خود را نشان داد. و پس از مرگ وی بی درنگ به شكل انفجاری بیرون ریخت و به سرعت شكل گرفت. [7] .


[1] ر. ك: تاريخ سياسي اسلام، آئينه وند، ص 96.

[2] كامل، جلد اول، ص 396.

[3] تاريخ سياسي آئينه وند، ص 96. در اين صفحه آمده است: «اَقبلتِ الفِتنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ المُظْلِمْ».

[4] اسرار سقيفه، ص 46.

[5] اسرار سقيفه، ص 46.

[6] ر. ك: صواعق محرقه، طبع مصر، 1292 هجري، ص 201.

[7] امت و امامت، تأليف علي شريعتي، انتشارات قلم، 1358، چاپ...، ص 128.